جدول جو
جدول جو

معنی پیر چشمی - جستجوی لغت در جدول جو

پیر چشمی
ضعف وناتوانی چشم، در اثر پیری وکهولت
تصویری از پیر چشمی
تصویر پیر چشمی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیر چشم
تصویر پیر چشم
چشمی که بسبب کار بسیار فرسوده و پیر شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیرچشمی
تصویر پیرچشمی
((چَ))
عارضه ای که در نتیجه کار زیاد یا پیری در چشم ظاهر می گردد
فرهنگ فارسی معین
ضعف و ناتوانی چشم در اثر پیری که به دلیل ضعیف شدن قدرت تطابق عدسی چشم به وجود می آید و با استفاده از عینک های مخصوص اصلاح می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاک چشمی
تصویر پاک چشمی
عمل پاک چشم پاک نظری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شور چشمی
تصویر شور چشمی
شور چشم بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کور چشمی
تصویر کور چشمی
نابینا یی کوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر خشمی
تصویر پر خشمی
خشمناکی شدت خشم غضبناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش چشم
تصویر پیش چشم
در منظر در مرای برابر دیده
فرهنگ لغت هوشیار
بایک چشم بوسیله یک چشم، بطور متساوی بی تفاوت: بهمه یکچشمی نگاه میکند. کسی را بردیگری مقدم نمیدارد تفاوتی بین اشخاص نمیگذارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیرچشمی
تصویر زیرچشمی
((چَ))
نگاه کردن به حالتی که دیگران متوجه نشوند
فرهنگ فارسی معین