- پیر چشمی
- ضعف وناتوانی چشم، در اثر پیری وکهولت
معنی پیر چشمی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چشمی که بسبب کار بسیار فرسوده و پیر شده باشد
ضعف و ناتوانی چشم در اثر پیری که به دلیل ضعیف شدن قدرت تطابق عدسی چشم به وجود می آید و با استفاده از عینک های مخصوص اصلاح می شود
عمل پاک چشم پاک نظری
شور چشم بودن
نابینا یی کوری
خشمناکی شدت خشم غضبناکی
در منظر در مرای برابر دیده
بایک چشم بوسیله یک چشم، بطور متساوی بی تفاوت: بهمه یکچشمی نگاه میکند. کسی را بردیگری مقدم نمیدارد تفاوتی بین اشخاص نمیگذارد